لام کشیدن

لغت نامه دهخدا

لام کشیدن. [ ک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) کشیدن خطی بصورت لام از سپند سوخته و جز آن بر پیشانی اطفال و جز او دفع چشم زخم یا قبول نزد خلق را. کشیدن عنبر و مشک و سپند سوخته و نیل و لاجورد بجهت دفع چشم زخم بر چهره ٔاطفال. ( غیاث ). رجوع به لام و لامچه شود :
سخنت چون الف ندارد هیچ
چه کشی از پی قبولش لام.انوری.روت بس زیباست لامی هم بکش
ضحکه باشد لام بر روی حبش.مولوی.

فرهنگ معین

(کِ دَ ) (مص ل . ) کشیدن خطی به صورت لام (ل ) از سپند سوخته و جز آن بر پیشانی کودکان و جز آنان برای دفع چشم زخم یا محبوبیت .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) کشیدن خطی بصورت لام ( ل ) از سپند سوخته و جز آن بر پیشانی کودکان و جز آنان برای دفع چشم زخم یا محبوبیت : سخنت چون الف ندارد هیچ چه کشی از پی قبولش لام ? ( انوری لغ . )

ویکی واژه

کشیدن خطی به صورت لام (ل)
از سپند سوخته و جز آن بر پیشانی کودکان و جز آنان برای دفع چشم زخم یا محبوبیت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال تک نیت فال تک نیت فال جذب فال جذب فال احساس فال احساس