فاشورانیدن

لغت نامه دهخدا

فاشورانیدن. [ دَ ] ( مص مرکب ) در تاج المصادر بیهقی و مصادراللغه زوزنی فاشورانیدن و فاشوریدن آتش در ترجمه حَض آمده است.

فرهنگ معین

(دَ ) (مص م . )شوراندن ، برانگیختن .

فرهنگ عمید

شورانیدن، برانگیختن.

ویکی واژه

شوراندن، برانگیختن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال شمع فال شمع فال راز فال راز فال ورق فال ورق