کارمایه

فرهنگ عمید

۱. قدرت، توانایی.
۲. مادۀ اصلی.
۳. (فیزیک ) انرژی: کار مایهٴ حرارتی، کارمایهٴ مکانیکی، کارمایهٴ نوری.

فرهنگ فارسی

قابلیت ومایه انجام یافتن کارمانندکارمایه برقیکارمایه حراتیکارمایه شیمیایی

فرهنگستان زبان و ادب

[فیزیک] ← انرژی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم