چلبله

لغت نامه دهخدا

چلبله. [ چ ُ ب ُ ل َ / ل ِ ] ( اِ ) شتاب و اضطراب. ( برهان ). اضطراب و شتاب و بیقراری. ( ناظم الاطباء ). شتاب و اضطراب. ( لغت محلی شوشتر، نسخه خطی ). || چیزی را گفته اند که بطریق انعام یا صله شعر و جادو به کسی دهند. ( برهان ) ( از رشیدی ). به معنی چیزی که به طریق انعام و صله به کسی دهند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). صله و انعام شعر و جز آن. ( ناظم الاطباء ). || ( ص ) با شتاب و مضطرب را گویند. ( جهانگیری ). شتابکار و مضطرب. ( رشیدی ). شتابزده و مضطرب. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). مضطرب. ( ناظم الاطباء ) :
ای ز نور رای تو خورشید رخشان در حجاب
وی ز جود دست تو ابر بهاری چلبله.ظهیر فاریابی ( از جهانگیری ).

فرهنگ معین

(چُ بُ لَ یا لِ ) ۱ - (اِ. ) شتاب ، اضطراب . ۲ - (ص . ) باشتاب ، مضطرب . ۳ - انعام شاعر.

فرهنگ عمید

۱. شتاب، اضطراب، بی قراری.
۲. (صفت ) شتاب زده و مضطرب: ای ز نور رای تو خورشید رخشان در حجاب / وای ز جود دست تو ابر بهاری چلبله (ظهیرالدین فاریابی: رشیدی: چلبه ).

ویکی واژه

شتاب، اضطراب.
باشتاب، مضطرب.
انعام شاعر.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال انبیا فال انبیا فال آرزو فال آرزو فال فرشتگان فال فرشتگان