پوساندن
پوساندن. [ دَ ] ( مص ) بپوسیدن داشتن. پوسانیدن.
- هفت کفن پوساندن ؛ دیری بر چیزی گذشتن : هفت کفن پوسانده است ؛ دیری است مرده و از میان رفته است.
چیزی را در جایی گذاشتن یا به حالتی درآوردن که زودتر پوسیده شود، پوسیده گردانیدن.
پوسیده گردانیدن، چیزی رادرجائی گذاشتن یابه، حالتی در آوردن که زودترپوسیده شود
( مصدر ) پوسانیدن