پرخاشگاه

لغت نامه دهخدا

پرخاشگاه. [ پ َ ] ( اِ مرکب ) پرخاشگه. میدان جنگ. آوردگاه. آوردگه :
بپرخاشگه جان ستان دیدمت
قوی دست و چابک عنان دیدمت.نظامی.

فرهنگ عمید

میدان جنگ، جای جنگ و نبرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم