پابماه

لغت نامه دهخدا

پابماه. [ ب ِ ] ( ص مرکب ) مُقرب. زنی که نزدیک رسیده بود به زه. زنی آبستن که زادن او نزدیک شده باشد. بودن زن حامل بماهی که در آن ماه زاید. اِشهار.

فرهنگ فارسی

زن آبستن که درماه آ ر آبستنی باشد
( صفت ) آبستنی که زادن او نزدیک شده باشد
مقرب زن آبستن که زادن او نزدیک شده باشد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال ارمنی فال ارمنی فال جذب فال جذب فال اعداد فال اعداد