لغت نامه دهخدا
که ای فر گیتی یکی لخت نیز
یکایک نبایست آمد هنیز.فردوسی.کسی را که درویش باشد هنیز
ز گنج نهاده ببخشیم چیز.فردوسی.
هنیز. [ هََ ] ( اِخ ) دهی است از بخش معلم کلایه شهرستان قزوین. دارای 252 تن سکنه ، آب آن از چشمه سار و محصول عمده اش غله ، سیب ، شلغم ، گردو، بادام و کرچک و کار دستی مردم آنجا جاجیم بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).