لغت نامه دهخدا
ناصرآباد. [ ص ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان زنجان ، در 42هزارگزی مغرب زنجان و 6هزارگزی راه عمومی ماه نشان در منطقه ای کوهستانی و سردسیر واقع است و 83 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و قنات است و محصولش برنج و غلات و پنبه و سیب زمینی ، مردمش به زراعت اشتغال دارند. راه اتومبیل رو دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ص 301 ).
ناصرآباد. [ ص ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش شاهین دژ شهرستان مراغه در 16هزارگزی جنوب شرقی شاهین دژ و 11هزارگزی راه ارابه رو شاهین دژ به تکاب ، در منطقه ای کوهستانی واقع است و هوایش معتدل و سالم است و 74 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و محصولش غلات و حبوبات و کرچک است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند و صنعت دستی آنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ص 523 ).
ناصرآباد. [ ص ِ ] ( اِخ ) از دهات دهستان خدابنده لو واقع در بخش قروه شهرستان سنندج است و در 26هزارگزی شمال شرقی گل تپه و 7هزارگزی مشرق طراقیه دردامنه سردسیری قرار دارد. سکنه آنجا 150 نفر است. آبش از چشمه و قنات. محصولش غلات و انگور و حبوبات و صیفی و لبنیات ، شغل مردمش زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد، در تابستان از راه طراقیه و قراگل می توان ماشین برد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ص 450 ).
ناصرآباد. [ ص ِ ] ( اِخ ) از دهات دهستان ییلاق بخش قروه شهرستان سنندج است و در نزدیکی آرزند، در منطقه ای کوهستانی و سردسیر واقع است و 110 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه طهماسبقلی تأمین می شود، محصولش غلات و لبنیات و شغل مردمش زراعت و صنایع دستی اهالی بافتن قالیچه و گلیم است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ص 420 ).
ناصرآباد. [ ص ِ ] ( اِخ ) دهی است ازدهستان گل تپه فیض اﷲبیگی بخش مرکزی شهرستان سقز در 15هزارگزی مشرق سقز و 3هزارگزی شمال جاده شوسه سقز به سنندج در منطقه کوهستانی سردسیری واقع است و 150تن سکنه دارد. آبش از چشمه و قنات و محصولش لبنیات و غلات و توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ص 450 ).