مشتبک

لغت نامه دهخدا

مشتبک. [ م ُ ت َ ب ِ ] ( ع ص ) چیزی بیکدیگر درآمده و درآمیخته و درهم. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ). آمیخته و درهم درآمده. و مانند شبکه ساخته شده. ( ناظم الاطباء ): اواصر لحمت و وثایق قربت مستمر و مشتبک شده. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 طهران ص 306 ).

فرهنگ عمید

در آمیخته و در هم در آمده، مانند شبکه.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال عشقی فال عشقی فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال ای چینگ فال ای چینگ