مخابط

لغت نامه دهخدا

مخابط. [ م َ ب ِ ] ( ع اِ ) ج ِ مِخبَط. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). چوبدستی هایی که بدان برگ درخت ریزند. و رجوع به مخبط شود. || جاهای خبط و خطا : سلطان چون بدان نواحی رسید و از عقاید و نِحَل. ( ایشان استکشاف کرد همه را در مخابط ضلالت و مهابطجهالت دید. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 391 ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم