محمدکریمخان قاجار

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] محمدکریمخان قاجار از علما و نویسندگان مجاهد ایران در قرن سیزدهم هجری بوده است.
وی فرزن ابراهیم خان قاجار (ملقب به ظهیرالدوله و متخلص به طغرل) و نوع عموی فتحعلی شاه قاجار بود و در ۱۸ محرم ۱۲۲۵ ق در کرمان به دنیا آمد. پدرش از ارادتمندان شیخ احمد احسایی بود و در هنگام اقامت وی در یزد به دیدارش رفت. حاج محمد کریمخان علوم عربی و ادبی را در کودکی فراگرفت و نزد آقا سیدزین العابدین مجتهد تلمذ کرد و از میرزا محمدعلی اصفهانی خوشنویسی را فراگرفت و در نقاشی نیز پیشرفتی نمود. در شانزده سالگی، اندکی پس از فوت پدرش وی از تعالیم سید کاظم رشتی (از شاگردان شیخ احمد احسایی) در کربلا آگاه شد و با آنکه خود و همه اعضای خانواده پدرش تحت نظر بودند، مخفیانه از کرمان خارج شد و پس از توقف کوتاهی در اصفهان و کرمانشاه به کربلا وارد گردید. بعد از یک سال و اندی استفاده از درس سیدکاظم رشتی، به کرمان آمد و به املاک و موقوفاتش رسیدگی نمود و به همراه همسرش بار دیگر به کربلا رفت، و از آنجا به شام و سپس به زیارت خانه خدا شتافت. در بازگشت از این سفر، سیدکاظم رشتی او را مامور اقامت در کرمان و اشاعه عقاید شیخ احمد احسایی کرد. در همین سفر نیز وی با دختر محمدقلی میرزا ملک آرا (پسر سوم فتحعلی شاه) ازدواج کرد. حاج محمد کریمخان به کرمان بازگشت و به دیدار عباس میرزا (ولیعهد) و فرزندش (محمدمیرزا) که در سفری تفریحی به کرمان آمده بودند شتافت و از آن پس تا پایان عمر در کرمان به سر برد.
ادعای موعود
حاج محمد کریمخان و سیدعلی محمد شیرازی (معروف به باب) و میرزا محیط و ملاحسن گوهر از شاگردان سیدکاظم رشتی بودند و چون سیدکاظم از ظهور قریب الوقوع «موعود» خبر می داد، آنان خود را «موعود منتظر» می دانستند که از میان آنها تعالیم و دعاوی باب صراحت بیشتری داشت و نزد گروهی از مردم مقبولیت یافت. حاج محمد کریمخان که به نوشته ناسخ التواریخ «رکن ارشد و ناب احد» شاگردان شیخ احمد احسایی بود، در کرمان از طریق تعلیم و تدریس و تالیف و تصنیف به ترویج عقاید شیخ احمد احسایی پرداخت و پس از مرگ سیدکاظم رشتی (۱۲۵۹ق)، شیخیه به دو دسته تقسیم شدند: شیخیه کرمان که پیرو حاج محمد کریمخان شدند و شیخیه تبریز که از ملامحمد جعفر تبریزی اطاعت می کردند.
ترویج عقاید شیخیه
حاج محمدکریمخان در کرمان از طریق تعلیم و تدریس و تالیف و تصنیف، به ترویج عقاید شیخ احمد می پرداخت و در رساله سی فصل و ارشاد العوام اعتقادات شیخیه را بیان نموده است. گرچه او در یکی از آثارش عقاید شیخیه را همان اعتقادات شیعه امامیه در اصول و فروع می دانست، اما پس از خدا و پیامبر و امامان، به «رکن رابع» اعتقاد داشت و وجود او را رکن رابع پنداشته و وی را «مفترض الطاعه» می دانستند. به همین علت و برخی علل دیگر وی با مخالفت سخت علمای متشرعه کرمان و دیگر شهرها مواجه بود.
رد بابیه
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال رابطه فال رابطه فال اعداد فال اعداد فال تاروت فال تاروت