متشکک

لغت نامه دهخدا

متشکک. [ م ُ ت َ ش َک ْ ک ِ ] ( ع ص ) گمان کننده. ( آنندراج ). شک دارنده. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به تشکک شود.

فرهنگ معین

(مُ تَ شَ کِّ ) [ ع . ] (اِفا. ) گمان کننده ، شک کننده ، ج . متشککین .

ویکی واژه

گمان کننده، شک کننده،
متشککین.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال درخت فال درخت فال اعداد فال اعداد فال عشق فال عشق