مبهی

لغت نامه دهخدا

مبهی. [ م ُ ] ( ع ص ) خالی و معطل کننده خانه را. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ). خالی کننده و ویران گذارنده خانه. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ). || فارغ و تهی سازنده آوند را. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ). تهی کننده آوند. || پاره کننده جامه و خیمه. || معطل کننده اسبان و آسوده کننده آنها را از جنگ. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
مبهی. [ م ُ ب َهَْ هی ] ( ع ص )فراخ سازنده خانه را. ( آنندراج ). فراخ کننده خیمه وخانه. || هر داروئی که بر قوت باه بیفزاید. ( ناظم الاطباء ). شهوت انگیز. باه انگیز. باه افزای.

فرهنگ عمید

ویژگی هر دارویی که نیروی جنسی را افزایش دهد.

فرهنگ فارسی

( اسم ) دارویی که قو. باه بیفزاید زیاد کنند. قو. باه .
فراخ سازنده خانه را
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم