قدم افشردن
قدم افشردن. [ ق َ دَ اَ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از ثابت قدم بودن باشد. ( برهان ). کنایه از ثابت و پایدار بودن. ( آنندراج ). پایداری کردن.
(قَ دَ. اَ شُ دَ ) [ ع - فا. ] (مص ل . ) مقاومت کردن ، پایداری کردن .
( مصدر ) ۱ - ثابت ماندن پایدار بودن ۲ - پایداری کردن مقاومت کردن .
مقاومت کردن، پایداری کردن.