قبیبات

لغت نامه دهخدا

قبیبات. [ ق ُ ب َ ] ( اِخ ) چاهی است قریب مغیثة. ( منتهی الارب ).
قبیبات. [ ق ُب َ ] ( اِخ ) آبی است مر بنی تغلب را. ( منتهی الارب ).
قبیبات. [ ق ُب َ ] ( اِخ ) آبی است مر بنی تمیم را. ( منتهی الارب ).
قبیبات. [ ق ُ ب َ ] ( اِخ ) جائی است بر پشت دمشق. ( منتهی الارب ).
قبیبات. [ ق ُ ب َ ] ( اِخ ) محله ای است در بغداد. ( منتهی الارب ).
قبیبات. [ ق ُ ب َ ] ( اِخ ) موضعی است در حجاز. ( منتهی الارب ).

دانشنامه عمومی

قبیبات ( به عربی: قبیبات ) یک روستا در سوریه است که در ناحیه صبوره واقع شده است. قبیبات ۴۸۳ نفر جمعیت دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم