فرخوی

لغت نامه دهخدا

فرخوی. [ ف َ ] ( اِ مرکب ) از: فر ( پیشاوند ) + خوی. ( حاشیه برهان چ معین ). خُلق. ( برهان ). به معنی فرخ خوی است ، چه خوی به معنی مطلق خُلق است. ( آنندراج ). خُلق و خوی و طبیعت. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

خوش خلق.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال احساس فال احساس فال انبیا فال انبیا