غیوم

لغت نامه دهخدا

غیوم. [ غ َ ] ( ع ص ) ابرناک. پوشیده از ابر. یوم غیوم ؛ روز ابرناک. ( از لسان العرب از ذیل اقرب الموارد ).
غیوم. [ غ ُ ] ( ع اِ ) ج ِ غَیم. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به غَیم شود.

فرهنگ عمید

= غیم

فرهنگ فارسی

جمع غیم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال زندگی فال زندگی فال درخت فال درخت فال نوستراداموس فال نوستراداموس