لغت نامه دهخدا
علی آباد شور.[ ع َ دِ ] ( اِخ ) دهی است کوچک از دهستان حومه بخش زرند شهرستان کرمان واقع در 10 هزارگزی شمال باختری زرند و 4 هزارگزی باختر راه مالرو زرند به رفسنجان. دارای 40 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).
علی آباد شور. [ ع َ دِ ] ( اِخ ) دهی است کوچک از دهستان حومه خاوری شهرستان رفسنجان واقع در18 هزارگزی شمال رفسنجان و 7 هزارگزی شمال راه شوسه رفسنجان به یزد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).
علی آباد شور. [ ع َ دِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان قصبه بخش حومه شهرستان سبزوار واقع در 12 هزارگزی جنوب باختری سبزوار و در سر راه شوسه عمومی مشهد. ناحیه ای است جلگه و دارای آب و هوای معتدل ، و 505 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات ، زیره ، پنبه و بنشن است. اهالی به زراعت اشتغال دارند، و صنایع دستی آنان کرباس بافی است. راه آن اتومبیل رو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
علی آباد شور. [ ع َ دِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ریوند بخش حومه شهرستان نیشابور واقع در 12 هزارگزی جنوب نیشابور. ناحیه ای است جلگه و شوره زار، و دارای 132 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات است. اهالی به زراعت و مالداری اشتغال دارند. راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).