صیاغ

لغت نامه دهخدا

صیاغ. [ ص َی ْ یا ] ( ع ص ) زرگر. ( منتهی الارب ) ( غیاث اللغات ) ( مهذب الاسماء ). || دروغگو. ( اقرب الموارد ).
صیاغ. [ ص ُی ْ یا ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ صائغ. ( اقرب الموارد ). رجوع به صائغ شود.

فرهنگ عمید

۱. کسی که با دروغ سخن را آرایش دهد، دروغ پرداز.
۲. زرگر.
۳. ریخته گر.

فرهنگ فارسی

صائغ
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم