دانشنامه عمومی
حدیث ( جنود عقل و جهل ) ، روایت مفصلی از جعفر صادق امام ششم شیعیان است که شیخ کلینی آن را درنخستین باب کافی آورده است.
راوی این حدیث سماعه بن مهران نقل می کند وقتی نزد جعفرصادق بودم، سخن از عقل و جهل به میان آمد. او اینگونه به ما گفت:عقل و لشکرش و جهل و لشکرش را بشناسید تا هدایت شوید.
آن گاه امام ششم، بنا به درخواست راوی دربارهٔ چگونگی آفرینش عقل و جهل، لشکریان هر یک از آنها ( که برای هر یک، ۷۵ لشکر برشمرد ) توضیح داد.
در این حدیث طولانی جعفرصادق عقل و جهل را به عنوان دو وجود که با نیروهای خود در نبردهای بی پایان در مقابل یکدیگر قرار دارند توصیف می کند. او توضیح می دهد که عقل اولین موجودی است که خداوند از نور خود ایجاد کرده است. نیروی عقل، تسلیم محض حق است از حق تبعیت می کند و چیزی جز حق را نمی پذیرد.
خداوند] به گفت: «پشت کن»؛ او نیز پشت کرد. سپس گفت: روی آور». پس او روی آورد. پس خدا عقل را بر تمام مخلوقات خود برتری داد. سپس خدا جهل را از تاریکی و تلخی خلق کرد و آن را با همان دو فرمان که به عقل داده بود خطاب کرد، اما جهل نتوانست اطاعت کند، بنابراین خدا آن را نفرین کرد.
به عقل گردانی از هفتاد و پنج نیرو اعطا شد، لطفی که در جهالت حسادت ایجاد کرد، و اعتراض کرد کهاو هم مانند عقل، اگرچه دقیقاً برعکس آن است، بخشی از خلق خداست و بنابراین شایسته گردان خود می باشد.
سپس امام گردان هفتاد و پنج نفره مستقر در دو جبهه را که به صورت دو جفت ویژگی متضاد مانند عدالت و بی عدالتی، و شفقت و خشم را برمی شمارد. نفس میدان جنگ لشکر عقل و جهل است، بنابراین می توان غرایز و انگیزه های خود را تعدیل کرد.