لغت نامه دهخدا سراکوفت. [ س َ ] ( اِمص مرکب ) از: سر +ا ( واسطه ) + کوفت ( کوفتن ). در زبان کنونی : سرکوفت. ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). سرزنش و طعنه و به حذف الف نیز آمده است. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( رشیدی ).