سخله

لغت نامه دهخدا

( سخلة ) سخلة. [ س َ ل َ ] ( ع اِ ) بره و بزغاله نوزاده ، نر باشد یا ماده. ج ، سَخْل ، سِخال ، سُخْلان. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). بچه گوسفند در آن وقت که بزاید، نر و ماده یکسان بود. سخال جمع آن است. ( مهذب الاسماء ) : بچه گوسفند چون از مادر بر زمین افتد اگر میش باشد و اگر از بز و اگر از نر باشد و اگرماده آن را سخله و بهمه گویند. ( تاریخ قم ص 178 ).

فرهنگ فارسی

بره و بزغاله نوزاده نر باشد یا ماده سخل و سخال و سخلان جمع سخله .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] سَخْلَه از جمله الفاظی است که در فقه کاربرد دارد.
(سَخْلَه) با فتح سین و سکون خاء و فتح لام خوانده می شود.
معنای سخله

بچه گوسفند، گاو و شتر را سَخْلَه می گویند.
← تبیین معنای سخله
از آن در باب زکات نام برده‏اند.
احکام سخله
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال پی ام سی فال پی ام سی فال رابطه فال رابطه فال کارت فال کارت