رنجال

لغت نامه دهخدا

رنجال. [ رَ ] ( اِ ) طعام. خوردنی. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ). قوت. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

طعام خوردنی، خوراک.

فرهنگ فارسی

طعام خوردنی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم