رفیه

لغت نامه دهخدا

رفیه. [ رَ ه ْ ] ( ع ص ) فراخ عیش تن آسا. ( ناظم الاطباء ). فراخ عیش تن آسان. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ عمید

فراخ عیش، فراخ زندگانی، تن آسا.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال چوب فال چوب فال فرشتگان فال فرشتگان فال سنجش فال سنجش