درز گرفتن

لغت نامه دهخدا

درز گرفتن. [ دَ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) دوختن. || قسمتی از پارچه را روی هم نهادن و بدرازا دوختن بقصد کاستن از عرض آن همچنان که دو کنار جامه را. || درز گرفتن مطلبی یا کلامی یا کمر چیزی ؛ کوتاه کردن گفتگوی آن. به اختصار آن کوشیدن. به کوتاهی آن پرداختن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). کوتاه آمدن در سخن و مطلبی را سربسته و ابتر گذاشتن برای احتراز از ملال شنوندگان یا علل دیگر. ( فرهنگ لغات عامیانه جمالزاده ).

فرهنگ معین

( ~. گِ رِ تَ )(مص م . ) ۱ - دوختن شکاف جامه . ۲ - (عا. ) کوتاه کردن سخن برای جلوگیری از فاش شدن رازی .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) درز گرفتن کلام سخن را کوتاه کردن .

ویکی واژه

دوختن شکاف جامه.
کوتاه کردن سخن برای جلوگیری از فاش شدن رازی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال راز فال راز فال احساس فال احساس فال احساس فال احساس