داشگر

لغت نامه دهخدا

داشگر. [ گ َ ] ( ص مرکب ) کلال. ( برهان ). فخّاری. ( دستوراللغة ). کوره پز. کوزه گر و کاسه گر.

فرهنگ عمید

کسی که کورۀ آجرپزی یا سفال پزی دارد، کوره پز.

فرهنگ فارسی

کوره پز، کوزه گر، کسی که کوره آجرپزی دارد
فخاری
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم