دارشیشعان

لغت نامه دهخدا

دارشیشعان. ( اِ مرکب ) درختی سطبر و خاردار و پوست آن به قرفه ماند. لیکن از آن گنده تر و سرخ تر میشود. اگر قدری از آن سحق کنند و با سرکه بسرشند و بر دندان نهند، درد را فرونشاند و قدری از چوب آن زنان بخود برگیرند، فرزندی که در شکم مرده باشد، بیفتد. ( برهان ). || سنبل هندی. دارشیعان هم گفته اند بحذف شین دوم. ( برهان ).

فرهنگ عمید

درختی کوتاه و خاردار با پوست سرخ رنگ و خوش بو، و گل های زرد که پوست آن در طب قدیم برای تسکین درد دندان به کار می رفته.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال زندگی فال زندگی فال درخت فال درخت فال لنورماند فال لنورماند فال اعداد فال اعداد