جذاذات

لغت نامه دهخدا

جذاذات. [ ج ُ ] ( ع اِ ) سنگریزه های زر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). ریزه های زر. قراضات. ( اقرب الموارد ).
- جذاذات الفضة ؛ پاره های نقره. ( از اقرب الموارد ).جَذاذَة. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال کارت فال کارت فال تک نیت فال تک نیت فال پی ام سی فال پی ام سی