تیزتاو

لغت نامه دهخدا

تیزتاو. ( ص مرکب ) تندخوی. ( ناظم الاطباء ). تیزتاب. زودخشم. سریعالغضب :
بیامد ز هر کشوری باژ و ساو
ز بیم گو نامور تیزتاو.( شاهنامه چ بروخیم ج 1 ص 247 ).رجوع به فهرست ولف شود.

فرهنگ معین

(ص مر. ) تندخو، بدخو.

فرهنگ عمید

تندخو، بدخو.

فرهنگ فارسی

تیز تاب زود خشم

ویکی واژه

تندخو، بدخو.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال فرشتگان فال فرشتگان فال انگلیسی فال انگلیسی فال لنورماند فال لنورماند