تکبس

لغت نامه دهخدا

تکبس. [ ت َ ک َب ْ ب ُ ] ( ع مص ) پاسپرده شدن. ( ناظم الاطباء ). || بخاک انباشتن چاه را. || سر در جیب پیراهن فروبردن مرد. || تقحم بر چیزی. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

پاسپره شدن بخاک انباشتن چاه را

فرهنگستان زبان و ادب

{WORM} [مهندسی مخابرات] ← تکنویس بس خوان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال پی ام سی فال پی ام سی فال رابطه فال رابطه فال جذب فال جذب