تبسیدن

لغت نامه دهخدا

تبسیدن. [ ت َ دَ ] ( مص ) تفسیدن است که گرم شدن باشد. ( برهان ). گرم شدن. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). تفسیدن. || دارای لبهای ترکیده شدن از شدت گرما. || ناتوان و بی آرام گشتن از گرمی هوا. ( ناظم الاطباء ). رجوع به تاب و تف و تفسیدن شود.

فرهنگ معین

(تَ دَ ) (مص ل . ) گرم شدن .

فرهنگ عمید

۱. گرم شدن.
۲. بی تاب شدن از شدت گرما.

ویکی واژه

گرم شدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال لنورماند فال لنورماند فال فرشتگان فال فرشتگان فال تاروت فال تاروت