بلعه

لغت نامه دهخدا

( بلعة ) بلعة. [ ب ُ ع َ ]( ع اِ ) سوراخ بکره و چرخ چاه. ( منتهی الارب ). سوراخ آسیا. ( از اقرب الموارد ). ج ، بُلَع. ( منتهی الارب ).
بلعة. [ ب ُ ل َ ع َ ] ( ع ص ، اِ ) مرد بسیارخوار. ( منتهی الارب ). شخص اکول. ( از ذیل اقرب الموارد از لسان ). بُلَع. بَولَع. پرخور. گلوبند. شکم بنده.

دانشنامه عمومی

بلعه ( به لاتین: Bal'a ) یک شهرک در دولت فلسطین است که در استان طولکرم واقع شده است. بلعه ۲۳٫۰ کیلومتر مربع مساحت و ۶٬۶۰۴ نفر جمعیت دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم