بفنج

لغت نامه دهخدا

بفنج. [ ب َ ن َ ] ( اِ ) نوعی از مار است و ماری را نیز گویند که گزند او بمردم نرسد. ( برهان ) ( از ناظم الاطباء ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). ماری که در باغها باشد و گزند نرساند. ( سروری ) :
دعا و مدح او را ورد خودساز
که افعی تو باشد کم ز بفنج.شمس فخری ( از سروری ).

فرهنگ عمید

ماری که به کسی گزند نرساند، مار بی زهر.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم