امیژه

لغت نامه دهخدا

( آمیژه ) آمیژه. [ ژَ / ژِ ] ( ن مف / نف ) آمیزه. ( برهان ). || شاعر و موزون. ( برهان ). || مرکب ، مقابل بسیط. ( بهار عجم ). || ( اِمص ) آمیغ. صحبت. آرمیدن با. آمیزش با جفت.
- آمیژه مو ؛ دومو.

فرهنگ فارسی

( آمیژه ) ( صفت ) ۱ - آمیخته مخلوط ممزوج . ۲ - آنکه ریش دو مویه دارد ۳ - اختلاط و امتزاج

فرهنگستان زبان و ادب

آمیژه
{chimera/ chimaera} [زیست شناسی-ژن شناسی و زیست فنّاوری] موجود زنده یا بافت یا مولکولی که از ترکیب اجزایی با خاستگاه های ژنی متفاوت به وجود آمده باشد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال امروز فال امروز فال ای چینگ فال ای چینگ فال ورق فال ورق