انضاض

لغت نامه دهخدا

انضاض. [ اِ ] ( ع مص ) حاجت روا کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). انجاز. ( از اقرب الموارد ). || اندک اندک شیر خورانیدن راعی بره و بزغاله را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). اندک اندک شیر خورانیدن شبان بره را. ( از اقرب الموارد ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تبدیل مال به پول رایج را انضاض گویند. از این عنوان به مناسبت در باب زکات و نیز در باب مضاربه سخن رفته است.
انضاض در مضاربه دارای احکامی است که به آنها اشاره می شود.
← انضاض از شرائط مضاربه
۱. ↑ جواهر الکلام ج۲۶، ص۳۵۵-۳۵۶.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۷۳۰. رده های این صفحه : اصطلاحات فقهی | زکات | فقه | مضاربه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم