دانشنامه اسلامی
مباحث کتاب در ضمن فصلهایی که هر فصل نیز مشتمل بر مباحث مرتبط است ، طرح شده است .
اگرچه فهرست کتاب از انسجام خوبی برخوردار است لکن در بخشهایی از آن ترتب رتبی رعایت نشده و کلیات ، متأخر آمده است ؛ به عنوان مثال در جلد سوم تعریف شفاعت دربخش انتهایی بحث آمده است .
در جلد اول در دو فصل موضوعات " فطرت " و " معرفت " طرح شده است که البته فصل اول به عنوان مقدمه ای بر مباحث اعتقادی است.
جلد دوم به بحث " توحید " در ضمن هشت فصل پرداخته است .
[ویکی نور] العقائد الاسلامیه (المصطفی العالمیه). مباحث کتاب در ضمن فصلهایى که هر فصل نیز مشتمل بر مباحث مرتبط است، طرح شده است.
اگرچه فهرست کتاب از انسجام خوبى برخوردار است لکن در بخشهایى از آن ترتب رتبى رعایت نشده و کلیات، متأخر آمده است؛ به عنوان مثال در جلد سوم تعریف شفاعت دربخش انتهایى بحث آمده است.
در جلد اول در دو فصل موضوعات " فطرت " و " معرفت " طرح شده است که البته فصل اول به عنوان مقدمه اى بر مباحث اعتقادى است.
جلد دوم به بحث " توحید " در ضمن هشت فصل پرداخته است.
جلد سوم مشتمل بر 13 فصل از مبحث " شفاعت " است.
در جلد چهارم کتاب، سه فصل آخر شفاعت و موضوع " توسل " در شش فصل بیان شده است.
[ویکی نور] العقائد الاسلامیه (سابق). العقائد الإسلامیة، اثر سید سابق، کتابی است به زبان عربی با موضوع کلام اسلامی. نویسنده در این اثر برخی مباحث مربوط به اصول عقاید اسلامی را بیان کرده است. از ویژگیهای این اثر، استفاده بسیار نویسنده از آیات قرآن کریم است.
کتاب، دارای سخن مؤتمر اسلامی، مقدمه، محتوای مطالب در فصول متعدد و خاتمه است. از جمله منابع کتاب، پس از قرآن کریم میتوان، کتابهای روایی صحاح بخاری و مسلم، بیهقی، سنن ابوداود، ترمذی، نسائی، ابن ماجه، احمد بن حنبل، کتاب لغت دائرةالمعارف وجدی، مجله الازهر، انجیل یوحنا، الطب و الإسلام دکتر عبدالعزیز اسماعیل و... را نام برد.
نویسنده در مقدمه از ترکیب اسلام از ایمان و عمل سخن میگوید. او مفهوم ایمان را توضیح داده و بر اینکه عقیده باید واحد و خالص باشد، اقامه دلیل میکند. وی همچنین از انحرافی که از شیوه رسول خدا پیش آمده گفته و بر ضرورت بازگشت به تجدید دعوت به همان شیوه رسولالله(ص) تأکید میکند.
روش نویسنده در این کتاب بر این است که با استفاده از آیات و روایات، عقاید اسلامی را توضیح میدهد. کثرت استفاده نویسنده از آیات قرآن از ویژگیهای این اثر است. در بخشی از کتاب که درباره عصمت انبیا نوشته شده میخوانیم: خداوند پیامبران را برگزید و اختیار کرد إِنَّ اللَّـهَ اصْطَفَى آدَمَ وَ نُوحًا وَ آلَ إِبْرَاهِیمَ وَ آلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِینَ ﴿آل عمران: 33﴾ (بهیقین، خداوند، آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر مردم جهان برترى داده است) و آنان را از بدیها و از گناهان کوچک و بزرگ منزه داشت: وَ مَا کانَ لِنَبِی أَن یغُلَّ وَ مَن یغْلُلْ یأْتِ بِمَا غَلَّ یوْمَ الْقِیامَةِ ثُمَّ تُوَفَّى کلُّ نَفْسٍ مَّا کسَبَتْ وَ هُمْ لَا یظْلَمُونَ ﴿آل عمران: 161﴾ (و هیچ پیامبرى را نسزد که خیانت ورزد و هرکس خیانت ورزد، روز قیامت با آنچه در آن خیانت کرده بیاید؛ آنگاه به هرکس آنچه کسب کرده، بهتمامى داده مىشود و بر آنان ستم نرود) و آنان را با اخلاق عظیمه، یعنی راستگویی و امانت و فنای در حق زینت داد. برخی از آنان صدیق هستند: وَ اذْکرْ فِی الْکتَابِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّهُ کانَ صِدِّیقًا نَّبِیا ﴿مریم: 41﴾ (و در این کتاب به یاد ابراهیم پرداز؛ زیرا او پیامبرى بسیار راستگوى بود).
برخی از آنان را خدا برای خودش ساخت: وَ أَلْقَیتُ عَلَیک مَحَبَّةً مِّنِّی وَ لِتُصْنَعَ عَلَى عَینِی ﴿طه: 39﴾ (و مِهرى از خودم بر تو افکندم تا زیر نظر من پرورش یابى)، فَلَبِثْتَ سِنِینَ فِی أَهْلِ مَدْینَ ثُمَّ جِئْتَ عَلَىٰ قَدَرٍ یا مُوسَىٰ ﴿طه: 40﴾ (سالى چند در میان اهل «مدین» ماندى، سپس اى موسى در زمان مقدر آمدى)، وَ اصْطَنَعْتُک لِنَفْسِی ﴿طه: 41﴾ (و تو را براى خود پروردم).
به برخی از آنان نظر ویژه داشت: وَ اصْبِرْ لِحُکمِ رَبِّک فَإِنَّک بِأَعْینِنَا وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّک حِینَ تَقُومُ ﴿طور: 48﴾ (و در برابر دستور پروردگارت شکیبایى پیشه کن که تو خود در حمایت مایى و هنگامى که برمىخیزى، به نیایش پروردگارت تسبیح گوى). برخی را برگزید و خودش تعلیم داد: وَ کذَلِک یجْتَبِیک رَبُّک وَ یعَلِّمُک مِن تَأْوِیلِ الْأَحَادِیثِ وَ یتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیک وَ عَلَى آلِ یعْقُوبَ کمَا أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَیک مِن قَبْلُ إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْحَاقَ إِنَّ رَبَّک عَلِیمٌ حَکیمٌ ﴿یوسف: 6﴾ (و اینچنین، پروردگارت تو را برمىگزیند و از تعبیر خوابها به تو مىآموزد و نعمتش را بر تو و بر خاندان یعقوب تمام مىکند؛ همان گونه که قبلاً بر پدران تو، ابراهیم و اسحاق، تمام کرد؛ در حقیقت، پروردگار تو داناى حکیم است).