التکاک

لغت نامه دهخدا

التکاک. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) انبوهی کردن بر آبخور و جز آن. || درهم پیوستن. || درآمدن لشکر. || خطا کردن در سخن. || درنگ کردن در حجت. ( منتهی الارب ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم