دانشنامه اسلامی
الاصفی در 21 هزار سطر، حدود یک سوم صافی می باشد که در دو مجلد ارائه شده است. تفسیر صافی در سال 1075 پایان یافت و بعد از دو سال الاصفی به نهایت رسید.
مؤلف در مقدمه می گوید: «این تفسیر را از تفسیر دیگرم صافی برگزیدم و در نگارش آن گزیده گویی را پیشه ساختم و آن را از زواید پیراستم، در تفسیر آیات به بیان آیاتی که نیازمند توضیح بودند، با توجه به کلام معصومین، همت گماشتم، هر گاه از تفسیر قمی چیزی آوردم که منسوب به معصوم نیست، در آغازش واژۀ قمی را نهادم تا از روایات دیگر جدا شود و اگر چیزی از طریق عامه نقل کردم، آن را با کلمۀ «روی» از روایات دیگر متمایز ساختم، آن جا که از ائمه به لفظ آنها نقل می کنم، به لفظ «قال»، «ورد» و «فی روایه» مشخص نمودم و اگر تلخیص شده یا نقل به مضمون کرده باشم با لفظ «کذا ورد» آن را بیان کرده ام و آن جا که کلامی از معصوم(ع) نیافتم یا این که یافته، ولی قابل اعتماد ندیدم، از سایر تفاسیر قویترین قول را انتخاب کرده و آن را نوشته ام.
مفسر در مقدمه بر این معنا تکیه دارد که: کسی که در فهم معانی قرآن به اخبار مراجعه می کند، اگر بخواهد به تناقض و تضاد نرسد، باید در معنای آیات و تفسیر آنها بر برخی روایات آحاد و افراد تکیه نکند، بلکه به معنای عام و مفهومی که از مجموعۀ روایات فهمیده می شود باید تکیه کند، بدین ترتیب تناقض در اخبار نیز مرتفع می شود، مواردی از اخبار که بر تخصیص معنا دلالت دارد، برای اشاره به منزّل فیه، یا اشاره به یکی از بطون آیه است، و ممکن است معنای دیگری را قصد کرده باشد، بستگی به فهم مخاطب و میزان انس او با روایات دارد، زیرا کلام معصومین(ع)به تناسب فهم مردم بیان شده است. اگر آن را بر معنای خاص، حمل کنیم، قرآن را محدود به همان موارد کرده ایم، در نتیجه از فایده خواهد افتاد و حاشا که چنین قصدی از روایات در کار باشد.
با این بیان معنای تأویل روشن می شود و آن ارادۀ بعض افراد معنای عام است، که از ذهن مخاطب پنهان شده، که در مقابل تنزیل می باشد.
روش ورود و خروج این تفسیر در مباحث به این شکل است که ابتدا، اطلاعات کلی شامل، مکی و مدنی بودن، نام سوره و تعداد آیات آن را بیان می کند. پس از آن معنای آیات و کلمات را با روایات معصومین(ع) ذکر می نماید، روایاتی که مصدر آنها؛ یعنی اسانید و نام معصوم از آن به دلیل اختصار حذف گردیده است. در مرحلۀ بعد به معنای لغوی کلمات می پردازد و سپس مطالب خود را که برگرفته از اجتهاد خود یا تفاسیر دیگران است، با عنوان «اقول» مطرح می کند. در این عنوان بین روایات نقل شده، جمع کرده و گاه در این جمع از آیات استفاده برده است؛ مانند ج 1 ص 8 در بحث «صراط مستقیم».