اقویلاسمون

لغت نامه دهخدا

اقویلاسمون. [ اَقو ی ِ س َ ] ( معرب ، اِ ) روغن بلسان. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). آنرا بعربی دهن البلسان خوانند. ( برهان ).

فرهنگ عمید

روغن بَلَسان.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم