اذر سنج

لغت نامه دهخدا

( آذرسنج ) آذرسنج. [ ذَ س َ ] ( اِ مرکب )پیرومتر . ( فرهنگستان ).

فرهنگ عمید

( آذرسنج ) دستگاهی برای سنجش درجۀ انبساط فلزات و حرارت آتش که بر اساس تغییر رنگ مادۀ دستگاه یا تغییر جریان برق کار می کند، حرارت سنج، پیرومتر.

فرهنگ فارسی

( آذر سنج ) پیرو متر

دانشنامه آزاد فارسی

آذرسنج. آذَرْسَنْج (pyrometer)
آذَرْسَنْج
در فیزیک، سنجش افزاری برای اندازه گیری دماهای زیاد، با استفاده از تابش گرماییگسیل شده از جسم داغ. در آذرسنج تابشی، تابش گسیل شده را با حسگریمثل ترموکوپلآشکارسازی می کنند. در آذرسنج اُپتیکی، رنگ رشتۀ داغ شده با جریان برق را به کمک چشم با رنگ تابش گسیل شده تطبیق می دهند. آذرسنج ها به ویژه برای اندازه گیری دمای اجسام دور از دسترس یا متحرک سودمندند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم