اخورچی

لغت نامه دهخدا

( آخورچی ) آخورچی. [ خُرْ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) آخرچی. جلودار اسبان :
تو مگو کآن بنده آخورچی ماست
این بدان که گنج در ویرانه ها است.مولوی.رجوع به آخرچی شود.

فرهنگ عمید

( آخورچی ) کسی که در طویله اسب ها را پرستاری می کند و خوراک آن ها را می دهد، مهتر.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال مکعب فال مکعب فال عشق فال عشق