ابوالجود

لغت نامه دهخدا

ابوالجود. [ اَ بُل ْ ] ( اِخ ) اتابک عمادالدین زنگی بن آق سنقربن عبداﷲ، ملقب به ملک المنصور، صاحب موصل. او نخستین ِ اتابکان موصل است ( از 521 تا 541 هَ. ق. ).
ابوالجود. [ اَ بُل ْ ] ( اِخ ) قاسم بن محمدبن رمضان العجلانی. از علمای نحو بمذهب بصریین. او با محمدبن اسحاق ابوالفرج ابن الندیم قریب العهد بوده است. او راست : کتاب المختصر للمتعلمین. کتاب المقصور و الممدود. کتاب المذکر و المؤنث. کتاب الفرق. ( ابن الندیم ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال انگلیسی فال انگلیسی فال جذب فال جذب فال پی ام سی فال پی ام سی