دانشنامه اسلامی
منابع از وی به اَرکُشی، شَریشی و مالقی نیز یاد کرده اند. وی زمانی در اَرکُش (شهری کوچک از توابع شریش) چشم به دنیا گشود که حکومت اسلامی در اندلس رو به زوال بود و اسپانیا دیگر از چنگ موحدون بیرون رفته بود؛ به همین سبب، زندگانی وی با تعقیب و گریزهای بسیار همراه است. او در همان اوان کودکی به همراه پدر و مادر از ارکش به شریش منتقل شد، چه، مسیحیان یکی پس از دیگری شهرها را تصرف می کردند. با این همه، جذامی هیچ گاه از فراگرفتن علم و دانش پای بازپس ننهاد و هیچ فرصتی را برای دانش اندوزی از دست نداد.گویا وی تا پایان عمر که نزدیک به ۸۰ سال بود، در مالقه ماند.
اساتید
در شریش زبان عربی و ادب را نزد ابوالحسن علی سکونی کرمانی ، ابو محمد عبدالله قیسی ، ابوبکر محمد بن رباح ، ابن متیوان ، ابوالحسن هلال ازدی مراکشی و دیگران فراگرفت؛ اما با سقوط شریش، به ناچار خود به تنهایی به شهر جزیرة الخضراء ، در مغرب پناه برد و نزد ابو عبدالله ابن خمیس ، ابو محمد رکبی و دیگران کسب دانش کرد. دیری نپایید که جزیرة الخضراء را ترک کرد و از راه دریا به سبته رفت و نزد ابوالحسن محمد بن ابی الربیع ، ابو یعقوب محبسانی ، ابو عمرو عثمان عبدری و دیگران به شاگردی پرداخت. در همان هنگام والدینش به جزیرة الخضراء پناه بردند، وی نیز به ناچار دوباره راهی آن شهر شد؛ اما آن جا هم دیری درنگ نکرد و به امید یافتن آرامش بیش تر به قلمرو بنی نصر (بنی احمر) (حک ۶۲۹-۸۷۹ ق) و پایتختشان غرناطه پناه آورد. آن جا نیز نزد ابوالقاسم ابن ابی عامر ابن ربیع ، ابو جعفر طباع ، ابوالولید اسماعیل اَزدی و ابوالحسن ابن صائغ تحصیل علم کرد و سرانجام، در مالقه سکنا گزید و از محضر ابو محمد عبدالعظیم بن شیخ ، ابو عبدالله محمد جُذامی سهیلی و ابو عبدالله ابن عباس قرطبی بهره ها برد و از ابو عمر عبدالرحمان بن حوط الله حدیث شنید.
شاگردان
برخی از منابع به اشتباه، ابن خطیب لسان الدین محمد (۷۱۳-۷۷۶ق)، صاحب الاحاطة را در شمار شاگردان وی آورده اند و شماری نیز ابن فخار ارکشی (ابوبکر) را استاد ابو اسحاق شاطبی پنداشته اند؛ (نک : ه د، ۴/۳۸۲) حال آنکه، دیگر منابع معاصر ابن فخار ابو عبدالله بیری (د ۷۵۴ق) را استاد شاطبی دانسته اند. البته این نکته را نباید فراموش کرد که ابو اسحاق شاطبی، ابو عبدالله ابن فخار و ابوبکر ابن فخار مدتی را با هم در غرناطه می زیستند و طبیعی است که گاه با هم مجالسی داشته باشند.
جایگاه علمی
...