نزهه الابصار و محاسن الاثار

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] نزهه الابصار و محاسن الآثار. نزهة الابصار و محاسن الآثار، نوشته ابوالحسن علی بن مهدی الطبری المامطیری در قرن چهارم هجری، به زبان عربی و در موضوع تاریخ و سیره می باشد که بیشترین مطالب آن راجع به مولی الموحدین علی بن ابی طالب(ع) می باشد. نسب حضرت، زندگی و سیره حضرت و همچنین به مناسبت، خطبه ها و بیاناتی از ایشان تشکیل دهنده آن مطالب می باشند. این اثر ذی قیمت که در سال های اخیر بدان دسترسی حاضر گردیده است، را شاید از دو لحاظ بتوان بی نظیر و اعجاب انگیز دانست اول آن که نویسنده آن یک عالم سنی مذهب شافعی اشعری است که چنین اقدامی گرانسنگ درباره امام اول شیعیان جای بسی تامل دارد. دوم این که خود مطالب غالباً موضوعاتی هستند که قبلا در جایی به این صورت نقل و گردآوری نشده اند و این کتاب در نوع خود مهم، بی نظیر و ارزشمند می باشد.
مامطیری کتاب خود را به مثابه یک زندگی نامه تنظیم کرده است، به این صورت که ابتدا راجع به چند صفت بارز آن حضرت مانند جود و شجاعت سخن گفته بعد نسب و حسب و اولاد ایشان را مورد بررسی قرار داده است. این اثر کامل در همین رابطه به بیان اولاد عبدالمطلب و ولادت پیامبر اکرم(ص) نیز اشاره کرده، بعد به بیان نکات بارز زندگی حضرت علی(ع) که بعضاً همراه با اشاراتی به سخنان و فرمایشات گهربارشان نیز هست پرداخته است. نامه هایی از آن حضرت به افراد گوناگون و نگاهی به مدائح و ذکر فضائل ایشان از سوی دیگران بخش دیگری از مطالب کتاب را تشکیل داده است.
ابوالحسن مامطیری مطالب کتابش را در ضمن مقدمه ای آغاز می کند که در آن مقدمه هدف خود را بیان فضائل و مناقب اهل بیت رسول الله(ص) معرفی می کند که ابتدا آن با ذکر اخبار سید المسملین و یعسوب المؤمنین علی بن ابی طالب(ع) می باشد. بعد از علم حضرت راجع به قضاوت می گوید و این که خداوند علم بی نظیر و خدشه ناپذیر او را در قضاوت و داوری در اثر دعای رسول اکرم(ص) به هنگام اعزامش به قضاوت در میان قومی عطا فرموده است. او در همین زمینه به ذکر چند مصداق تاریخی نیز از قضاوت های امیرالمومنین(ع) پرداخته است. جود حضرت هم دیگر نکته ای است که مؤلف در همان ابتدای کتاب مورد توجه قرار داده است، او برای این مطلب به اشعاری نیز استناد کرده است. حضرت علی(ع) از نگاه ابن عباس و دیگران مطلب بعدی کتاب است که در ادامه وارد نسب شناسی حضرت از آباء و اجدادش و قوم قبیله اش شده و اسماعیل پسر حضرت ابراهیم را به عنوان جدّ آن حضرت مشخص نموده است. سیادت عبدالمطلب به اهل مکّه از دیگر نکات بارز در این قسمت کتاب است که توضیحات مورد توجهی را در این زمینه ارائه کرده است، از آن جمله به ممانعت وی از شرب خمر و فجور می توان اشاره کرد. ولادت پیامبر(ص)، انتخاب حلیمه سعدیه به عنوان دایه برای آن حضرت و خبر دادن اشخاص مختلفی از نبوّت سیدالمرسلین از مطالبی هستند که مؤلف در مورد آن حضرت ارائه نموده است. عقیل بن ابی طالب و جعفر بن ابی طالب و فضائل و مناقب این دو برادر حضرت علی(ع) و ذکر سی و سه فرزند حضرت اعم از دختر و پسر دیگر مبحث مورد توجه مامطیری می باشد. او بلافاصله وارد بیان حدیثی از امیرالمومنین(ع) می شود که خطاب به کمیل بن زیاد بیان نموده اند، کمیل می گوید روزی امیرالمومنین(ع) دستم را گرفته و به ناحیه ای به نام جبّانه برد وقتی به صحرا رسیدیم، حضرت به من فرمود: یا کمیل ان هذه القلوب ادعیه فخیرها أوعاها احفظ عنّی، اقول، الناس ثلاثه: علام ربانی و متعلم علی سیبل النجاة... این روایت یکی از مشهورترین روایات است که قدری مفصّل می باشد و ما به ذکر همین مقدار اکتفا می کنیم. بیان حکمت هایی به صورت شعر و نثر از حضرت و سفارشات ایشان خطاب به مردم در امورد دینی شان و نامه های رد و بدل شده، میان حضرت(ع) و معاویة بن ابی سفیان مطالب بعدی هستند که مامطیری بر یکایک آنها پرداخته است. وی روایات زیادی را در ادامه بیان کرده است که ما به چند مورد آنها اشاره می کنیم. حضرت در روایتی اشدّ ما خلق الله را هم معرفی کرده اند که روایت به این صورت می باشد: «اشدّ خلق الله عشرة الجبال و الحدید ینحت الجبال والنار تذیب الحدید و الماء یطقی النار والسحاب یحمل الماء و الرحی تقطع السحاب و الرجل یستر من الریح فیمضی لحاجته و السکر یذهب بعقل الرجل و النوم یبطل السکر والهم یذهب بالنوم فأشد خلق الله الهمّ». حضرت در مورد معروف نیز می فرماید: «المعروف حصن من الحصون و کنز من الکنوز فلا یمنعک کفر من کفر فقط یشکر علیه من لیم یستمتع...» مؤلف در مورد معروف روایات دیگری از جعفر، عباس، عمر، رسول الله(ص) و امام صادق(ع) نیز نقل کرده است. روایت دیگری از رسول خدا(ص) که راوی آن حضرت امیرالمؤمنین(ع) می باشد، به این صورت است: «أن رسول الله(ص) یقول فی دعائمه: اللهم اهدنی لأحسن الأخلاق إنه لایهدی لأحسنها إلا انت و اصرف عنی سیئها لایصرف سیئها عنی الا انت» در مورد مکارم اخلاقی که از امیرالمؤمنین(ع) درباره خودشان نقل شده، به روایتی که از شعبی نقل است، اشاره شده و مضمونش به این صورت می باشد؛ قال امیرالمؤمنین(ع): «انه لایستحیی من الله ان یکون ذنب اعظم من حلمی او عورة لایواریها...» مامطیری در مورد زهد امیرالمؤمنین(ع) نیز به داستان های تکان دهنده ای اشاره نموده است که فروش شمشیر باری تهیه یک لباس یا خرید لباس به کمترین قسمت ممکن و خوراک بسیار اندک و زاهدانه حضرت از آن جمله می باشند. مؤلف وصیت حضرت علی(ع) را به فرزندش امام حسن(ع) در آخرین ساعات عمر شریفش را نیز آورده است که به این صورت می باشد؛ وقتی امام حسن(ع) با مشاهده حال پدر به شدت می گریست، حضرت سئوال فرمود: پسرم چرا گریه می کنی؟ امام حسن(ع) پاسخ داد، پدر جان چگونه گریه نکنم؛ در حالی که تو را در اولین روز آخرت و آخرین روز دنیا می بینم. حضرت جواب دد: پسر چهار چیز از من حفظ کن که با آن چهار چیز از عمل ضرر نمی کنی. امام حسن(ع) عرض کرد آنها چه چیزهایی هستند یا امیرالمومنین(ع) حضرت فرمود: بدان غنی ترین غنا عقل است و بزرگترین فقر حماقت و وحشتناکترین وحشت عجب و با کرامت ترین حسب خوش خلقی. امام حسن(ع) عرض کرد این چهارتا؛ اما چهارتای دیگررا نیز برایم عطا کن. حضرت علی(ع) فرمود: پسرم همواره مواظب دوستی با احمق باش، زیرا که می خواهد به تو منفعت برساند؛ ولی ضرر می رساند. همچنین مواظب دوستی با دروغگو باش که چیز دور را به تو نزدیک و نزدیک را برایت دور جلوه می دهد و نیز مواظبت کن به دوستی با بخیل که تو را از چیزی که نیاز بدان داری منع می کند؛ اما دوستی با فاجر نیز لازم الاحتراز است که بدی را برایت به آسانی می فروشد. دوری از اسراف و مواظبت بر این که در منزل اسرافی نباشد، حضور پابرهنه در نماز عید فطر، نماز عید قربان، نماز جمعه، عیادت مریض و تشییع جنازه، دقت در تقسیم بیت المال، نگاه الهی به طلا و نقره و تمتعات دنیوی ودادن پاداش به قاری قرآن از دیگر برنامه های زندگی مولی المتقین امیرالمومنین(ع) می باشد که این عالم شافعی در کتاب خود بدان ها اشاره کرده است. یکی از بهترین معرف های علی بن ابی طالب(ع) خطبه ای است که فرزندش امام مجتبی(ع) بعد از شهادت پدر ایراد نمود. امام حسن(ع) در خطبه خود می فرماید: «ایها الناس قد فارقکم أمس رجل ما سبقه الاولون بعلم ولا یدرکه الآخرون و کان رسول الله صلی الله علیه یبعثه و یعطیه الرایة ثم لایرجع حتی یفتح الله له جبرئیل عن یمینه و میکائیل عن شماله و ماترک بیضاء ولا صغراء إلّا سبع مئة درهم فضلت عن عطائه و أراد ان یشتری بها خادماً»، از دیگر نمونه های زهد، ساده زیستی و تحمل مشقت های مادی علی(ع) در ماجرای شکایت حضرت زهرا(س) به پدرش از سختی های در زندگی، این که پیامبر(ص) تسبیحات معروف حضرت زهرا(س) را در همین قضیه به دختر گرامی خود تعلیم نمودند. کلمات عبرت آموز بسیاری نیز از حضرت در ذم دنیا و توجه دادن به گذرگاه بودن دنیا وارد شده که از آن نمونه ها وصیت حضرت به پسرش محمد بن حنفیه، سفارش حضرت به جابر بن عبدالله و... می باشد. حضرت درباره عزتی که از طاعت الهی و ذلتی که در اثر معصیت دامن گیر انسان می شود، می فرماید: «من اراد عزا بلا عشیرة و هیبة بلا سلطان و غنی بلا مال فلیخرج من ذل معصیة الله الی عز طاعته فانه واجده ذلک کلمه». اولیای الهی از هر فرصتی برای متبنه ساختن اصحاب خود و بلکه تمام مردم دنیا استفاده می کرده اند که این چنین ماجراهایی در زندگی عیسی بن مریم(ع) و خود پیامبر گرامی اسلام(ص) و دیگر انبیاء و اولیای الهی به وفور مشاهده می گردد. علی(ع) نیز به همین صورت از کمترین فرصت ها برای نشان دادن ماهیت دنیا و زودگذر بودن آن و همین طور بی وفایی آن بهره می برد که از آن جمله داستان عبور حضرت از قبرستان و عبور حضرت با اصحابش از مقابل ایوان کسری می باشد. مامطیری در کتابش به خطبه های معروف حضرت امیر (ع)؛ مانند خطبه شقشقیه و خطبه حضرت برای ترغیب به جهاد هنگام رسیدن لشکر معاویه به انبار نیز اشاره ای دارد. نامه های معروف و تاریخی حضرت نیز مانند نامه اش به عمو بن سلمه و توصیه اش به مدارا با دهقانان، نامه به محمد بن ابی بکر به هنگام ولایتش بر مصر، نامه حضرت به مالک اشتر به هنگام خروج یاغیان بر علیه محمد بن ابی بکر، نامه به مردم مصر و اظهار ناراحتی از شهادت مالک اشتر و نامه اش به سلمان فارسی. از توصیه های طبی حضرت نیز می توان به حدیثی از ایشان در رابطه با غذا اشاره کرد. حضرت می فرماید: «من ابتدا غذاءه بالملح أذهب الله عنه سبعین نوعاً من البلاد و من أکل سمع تمرات لم یرفی جسده شیئاً یکرهه و اللحم ینبت اللحم و الترید طعام العرب و الشفا رجات البطن وترخی الالیتین و لحم البقروء و لنبها شفاء و سمنها دواء والثحم یخرج مقلیه من الداء و لم تستشف النفساء بشیء افضل من للرطب و المرء یسعی بجدّه والیسف یقطع بحدة. و من اراد البقاء و الابقاء فلیباکر الغداء و لیقلّ غشیان النساء و لیخفّف الردا»، از دیگر نشانه های عظمت امیرالمؤمنین(ع) جواب پیغمبر(ص) است، به وی هنگامی که حضرت از حسد قریش و بغضشان به پیغمبر(ص) شکایت کرد و حضرت در جوابش فرمود: «أما ترضی أن تکون اخبی و ان یکون اول اربعة یدخلون الجنبه انا و انت و الحسن و الحسین و ذرارینا خلف ظهورنا و ازواجنا خلف ذرارینا و شیعتنا عن أیماننا و شمائلنا و انک یا علی و شیعتک تردون رواءً و ان اعداک یردون ظماءً» این روایت از روشن ترین ادله حقانیت امیرالمومنین(ع) و شیعیان حضرت و همین طور باطل بودن دشمنانش می باشد. از جملات زیبایی که امام صادق(ع) از جدش امیرالمومنین(ع) نقل کرده این است که از حضرت وقتی پرسیدند، بهترین چیزی که خدا آفریده چیست، حضرت فرمود: کلام. و وقتی پرسیدند بدترین مخلوق خداوند چیست، حضرت باز هم فرمودند: کلام. بعد فرمودند با کلام است که صورت ها سفید می شود، هم چنانکه با کلام صورت ها سیاه می گردد. مامطیری به بعضی احادیث نیز اشاره کرده که هم از امیرالمومنین(ع) نقل شده و هم از اولاد طاهرینش، مانند وصف مؤمن که هم از حضرت علی(ع) و هم از امام باقر(ع) نقل شده است یا کلام آن حضرت در اصل آدم که از امام صادق(ع) نیز نقل گردیده است.
دادن کنیه ابوتراب به امیرالمومنین(ع) از سوی پیغمبر اکرم(ص) و خبر از شهادت آن حضرت به دست شقی ترین مخلوقات خداوند از دیگر نکات مورد توجه مؤلف است. او در بخش دیگری از کتابش نیز به چند کلمه قصار و حکمت آمیز از ایشان اشاره کرده که از آن جمله اند: «من اکثر النظر فی العواقب لم یشجع»، «البشر من البر من بخل بدنیاه جمع لغیره. خیر مالک ما انمنا و خیر منه ما وقاک»، «من بخل بدینه عظم ربحه»، «من احب العافیة رزق السلامة»، «اتق الظلم، فان الحکم عدل»، «مخالطة الاحمق خطر، و مفارقة ظفر»، «لایتخذ لئیماً خلیلاً ما وجدت الیه سبیلا» و «اذ ازالت الدولة یدت العورة». از دیگر توصیه های حضرت که مؤلف بدان ها پرداخته، می توان توصیه به عدم زیاده روی در زهد، توصیه به دست کردن انگشتر عقیق سرخ، توصیه به عدم فخر فروشی و توصیه به مواظبت از ظلم اشاره کرد. حضرت برای اثبات حقانیت خود همواره یادآور روز غدیر خم و سفارشات پیغمبر(ص) به ولایت و وصایتش بوده است که مواردی از این تذکرات مورد توجه مامطیری واقع گردیده است. او در آخرین بخش های کتابش به خطبه متقین، قضیه نفرین سعد بن ابی وقاص به دشنام دهنده به امیرالمومنین(ع)، خطبه حضرت در صفین، آماده شدن هر شبه حضرت برای سفر آخرت و فرمایشات حضرت به هنگام مشاهده کشته های جنگ جمل اشاره کرده است. آخرین قسمت کتاب نزهة الابصار و محاسن الآثار بیان ماجرای مبارزه مالک اشتر و ابن الزبیر است.
فهرست آیات قرآنی، فهرست احادیث و آثار، فهرست اشعار، فهرست اعلام، فهرست اماکن و ازمنه، فهرست کتب، فهرست محتویات کتاب و مصادر تحقیق فهرست هایی هستند که در آخر کتاب بیان شده اند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم