دانشنامه اسلامی
خطاب های قرآنی در قالب جمع، اداء شده است که مردم را به اجتماع فرا می خواند و جامعه را مسئول می شمارد، در برخورد های اجتماعی آداب و سننی را تعلیم می دهد که با کرامت انسان هماهنگ بوده و با احسن تقویم بودن بشر مناسب باشد، لذا تمام اوصاف رنج آور و جدائی زا را نکوهش کرده و تمام فضائل مهربار و وصل آور را ستوده است، و تاثیر اختلاف های نژادی و بومی و زمانی و اقلیمی و نظائر آن را فقط در محدوده ی ابزار شناسائی یکدیگر امضاء می کند نه فخر بر همدیگر و تنها مباهات را در نفی فخرفروشی، و ترک مباهات و دورکردن بزهکاری جاه طلبی، و زدودن غبار کبر و دود سیاه دیوان سالاری و سائر معاصی می داند.ادب برخورد با دیگران را نه تنها در قلمرو برادران اسلامی لازم می شمارد و با دستور: «انما المؤمنون اخوة» (همانا مؤمنان برادران همند.) آئین برادری و برابری را در بین مسلمین زنده می کند، بلکه برابر با دعوت جهان شمول بودنش، اساس صفاء و صمیمت انسانی را در بین تمام جوامع بشری سودمند می شمارد، و مادامی که شخص یا گروهی خیال خام خانمان سوز فتنه را در سر نمی پروراند، و هوس سرد ستم گری را در دل سان نمی دهد، باید با همه ی آنها با معیار قسط و عدل عمل شود و احترام متقابل را با گرامی داشت عدل و داد همه جانبه حفظ نمود، «لا ینهاکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین و لم یخرجوکم من دیارکم ان تبروهم و تقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطین». «انما ینهاکم الله عن الذین قاتلوکم فی الدین و اخرجوکم من دیارکم و ظاهروا علی اخراجکم ان تولوهم و من یتولهم فاولئک هم الظالمون» خدا شما را از نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که در امر دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهی نمی کند، چرا که خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد، شما را تنها از دوستی و رابطه با کسانی نهی می کند که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از خانه هایتان بیرون راندند یا به بیرون راندن شما کمک کردند و هر کس با آنان رابطه ی دوستی داشته باشد ظالم و ستمگر است. .و از آنجا که انسان با «احسن تقویم» بهترین صورت و نظام. خلق شد و شایسته ی پرورش موجودی این چنین همانا برخوردی احسن است. لذا فرمود: «قل لعبادی یقولوا التی هی احسن ان الشیطان ینزغ بینهم» به بندگانم بگو سخنی بگویند که بهترین باشد چرا که شیطان میان آن ها فتنه و فساد می کند. ـ «قولوا للناس حسنا» به مردم نیک بگویید. ، و منظور از گفتن یا گفتار، خصوص برخورد لفظی نیست بلکه مطلق رفتار و معاشرت می باشد.گر چه دفع هرگونه حمله به مرز اسلامی و دور کردن هر قسم دشمنی و سرکوب هر نوع تهاجم دشمن بیگانه لازم است، لیکن اگر در داخله ی حوزه ی اسلام اختلاف و دشمنی راه یافت نباید برادر مسلمان را که بظاهر دشمن شمرده شد از پا در آورد و او را از بین برد، بلکه لازم است دشمنی با وی را دفع کرد نه، دشمن را، دفع دشمن دشوار نیست، از بین بردن دشمنی و روی کار آوردن مجدد دوستی، هنر فرزانگان صالح است، «ولا تستوی الحسنة ولا السیئة ادفع بالتی هی احسن فاذا الذی بینک وبینه عداوة کانه ولی حمیم» هرگز نیکی و بدی یکسان نیست بدی را با نیکی دفع کن، ناگاه همان کس که میان تو و او دشمنی است، گوئی دوستی گرم و صمیمی است. .بنابراین منطقه ی اسلامی همانند محدوده ی خانواده است که در مدار مهر و محور محبت می گردد که همواره صلای، «و عاشروهن بالمعروف» طنین افکن بوده، و جدائی و وصل آنها در گرو احسان و لطف خواهد بود، «فامساک بمعروف او تسریح باحسان»، و گرامیداشت بزرگ سالان به دستور «و اما یبلغن عندک الکبر احدهما او کلاهما فلا تقل لهما اف و لا تنهرهما و قل لهما قولا کریما» هماره اجراء می شود، چه اینکه نوار مهر بزرگ سالان همواره بر دور زندگی خردسالان می گردد و آنها را مشمول عاطفه عاقلانه قرار می دهد.