صاحب مظالم

لغت نامه دهخدا

صاحب مظالم. [ ح ِ ب ِ م َ ل ِ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) رئیس دیوانخانه. رئیس دیوان مظالم : آخر او را صاحب مظالم کردند، هر روز مظالم سپاه بودی و به صدرمظالم بنشستی و کارها همی راندی. ( تاریخ سیستان ).

فرهنگ عمید

رئیس دیوان مظالم، رئیس دیوان خانه.

فرهنگ فارسی

رئیس دیوانخانه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال چای فال چای فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال آرزو فال آرزو