دانشنامه اسلامی
مردی از قبیله کِنده از تیره بنی بَدّاء به نام مالک بن نُسَیر به نزد حسین علیه السلام آمد و با شمشیر بر سر ایشان زد تا آنجا که کلاهِ زیر کلاهْ خودِ ایشان را شکافت. شمشیر به سر ایشان رسید و آن را خون انداخت و کلاه پر از خون شد. حسین علیه السلام به او فرمود: «دیگر با آن نخوری و ننوشی و خداوند تو را با ستمکاران محشور کند!»
حسین علیه السلام آن کلاه را انداخت و کلاه دیگری خواست و آن را بر سر نهاد و عمامه پیچید؛ اما ناتوان و بی حال شده بود. مرد کِنْدی آمد و کلاه نخست را که از خز بود، برداشت و پس از ماجرای کربلا آن را به زنش امّ عبداللَّه دختر حُر و خواهر حسین بن حُرّ بَدّی نشان داد و به او سپرد تا آن را از خون بشوید. زنش به او گفت : آیا لباس فرزند دختر پیامبر خدا صلی اللَّه علیه و آله را به درون خانه ام می آوری؟! آن را از من دور کن. دوستانش می گویند که او هماره در بدبختی و نکبت بسر برد تا مرد.
و اسحاق بن حُوَیّه، پیراهن امام علیه السلام را برد و پیسی گرفت. روایت شده که در پیراهن ایشان، بیش از صد و ده جای اصابت تیر و نیزه و شمشیر یافتند و به فرموده امام صادق علیه السلام سی و سه جای نیزه و سی و چهار جای ضربه شمشیر یافتند. عمر بن سعد، زره امام علیه السلام را که اندازه بدن ایشان بود و بَجدَل بن سُلَیم کلبی انگشتر ایشان را بردند. بجدل انگشت امام علیه السلام را قطع کرد.
قَلانِس نَهشَلی هم شمشیر امام علیه السلام را برداشت و گفته شده که شمشیر را جُمَیع بن حلق اَوْدی برد.
آنگاه به تاراج کردن جامه های امام حسین علیه السلام روی آوردند. اسحاق بن حَوبه حضرمی - که خدا لعنتش کند -، پیراهن امام علیه السلام را برد و آن را پوشید؛ امّا پیسی گرفت و مویش ریخت... بحر بن کعب تَیمی - که خدا لعنتش کند -، شلوار امام علیه السلام را به غارت برد و نقل شده که از دو پا فلج و زمینگیر شد.
اَخْنَس بن مَرثَد بن علقمه حضرمی - که خدا لعنتش کند -، عمامه امام علیه السلام را برداشت و گفته شده که جابر بن یزید اَوْدی - که خدا لعنتش کند -، عمامه را برد و به سرش پیچید و سبک مغز و کم عقل گردید. اسود بن خالد هم کفش های امام علیه السلام را تاراج کرد و بَجدَل بن سُلَیم کلبی - که خدا لعنتش کند -، انگشتر امام علیه السلام را برداشت. او انگشت ایشان را که انگشتر داشت، قطع کرد.
مختار او را دستگیر کرد و دست و پاهایش را برید و او را وانهاد تا در خونش بغلتد و هلاک شود. قطیفه خز امام علیه السلام را قیس بن اشعث - که خدا لعنتش کند - غارت کرد و زرهِ کوتاه (تن پوشِ) امام علیه السلام را عمر بن سعد - که خدا لعنتش کند - برداشت و هنگامی که عمر بن سعد به قتل رسید، مختار آن را به قاتل وی ابوعمره بخشید.