برادران انبیا

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] برادران انبیا (قرآن). عده ای از برادران انبیاء، از سوی خداوند، برای انجام دادن رسالت برگزیده شده بودند.
وزکریا ویحیی وعیسی والیاس... • و اسمـعیل والیسع ویونس ولوطا... • ومن... اخونهم واجتبینـهم...و (همچنین) زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را همه از صالحان بودند. و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را و همه را بر جهانیان برتری دادیم. و از پدران و فرزندان و برادران آنها (افرادی را برتری دادیم) و برگزیدیم. منظور از «اجتبیناهم»، برگزیدگی برای ابلاغ رسالت است. ممکن است کسانی از آیه که می گوید:بعضی از پدران و فرزندان و برادران آنها را برگزیدیم و هدایت به راه راست کردیم این چنین استفاده کنند که پدران انبیاء همگی افراد با ایمانی نبوده اند و در میان آنها غیر موحد نیز وجود داشته است آن چنان که بعضی از مفسران اهل تسنن در ذیل این آیه گفته اند ولی با توجه به اینکه منظور از، اجتبیناهم و هدیناهم، به قرینه تعبیری که در همین سلسله آیات وجود دارد، مقام نبوت و رسالت است، مشکل حل می شود، یعنی مفهوم آیه چنین خواهد بود که بعضی از آنها را به مقام نبوت برگزیدیم و این منافاتی با موحد بودن سایرین ندارد.
هدایت خاص برادران
برادران انبیاء، از هدایت خاص خداوند بهره مند بودند:وزکریا ویحیی وعیسی والیاس... • و اسمـعیل والیسع ویونس ولوطا... • ومن... اخونهم... وهدینـهم الی صرط مستقیم• ذلک هدی الله یهدی به من یشآء من عباده... دعوت همه انبیاء علیهم السّلام و تمام شرایع ، در حقیقت یکی است اگر چه در سعه و ضیق و اجمال و تفصیل مختلف باشند. همانطوری که گفتیم مقصود از سیاق این آیات بیان اتصال رشته هدایت یافتگان به هدایت فطری الهی است، و مناسب چنین بیانی این است که این سلسله یک جا تصور شده هدایت شان یک هدایت و صراط مستقیم شان یک صراط گرفته شود، تا آنکه اختلاف در زمان و در احوال و همچنین اختلاف در پویندگان این راه و اختلاف در هدف و مقصد باعث اختلاف در هدایت و صراط نشود. هم چنان که همین طور هم هست، چون صراطی که خداوند انبیاء علیهم السّلام را بدان هدایت فرموده گر چه به حسب ظاهر شرایع و احکام آن از جهت توسعه و ضیق با هم اختلاف دارند، و لیکن در حقیقت راه یکی و شرایع هم یکی است، و این اختلاف در حقیقت اختلاف نیست بلکه اجمال و تفصیل است. امتی که استعداد تحمل تفاصیل احکام را نداشته شریعتش سطحی و اجمالی و امتی که چنین استعدادی را داشته شریعتش وسیع و تفصیلی است، وگرنه تمامی ادیان و شرایع در یک حقیقت که همان توحید فطری باشد اتفاق داشته و همه بشر را به عبودیتی که در خور وسع و طاقت بشری است دعوت می کرده اند، چون خصوصیات خلقت خاص بشری ذاتی او و در تمامی افراد گذشته و آینده او یک جور است و طوری نیست که مرور ایام و یا تحولات دیگری آن خصوصیات را تغییر داده در نتیجه شعور و اراده او را شعوری دیگر و اراده ای غیر اراده بشر اولی کند. وقتی اراده و شعور قابل تغییر است که مبادی اراده که همان حواس ظاهری و احساسات و عواطف درونی است قابل تغییر باشد، و وقتی این حواس قابل تغییر است که مبدا آن که همان عقل فطری است قابل تغییر باشد، و معلوم است که عقل فطری بشر، فطری و غیر قابل تغییر است، و این منافات ندارد با اینکه آراء و مقاصد طبقات اولیه بشر با آراء و مقاصد طبقات آخری آن از جهت اختلاف در حوائجش مختلف بوده باشد.چون این اختلاف که در مظاهر حیات وی و در نحوه اعمال وی در اعصار و قرون مختلف دیده می شود، اختلافی است ظاهری و صوری، وگرنه ریشه همه آنها یکی است و آن مسأله جلب منفعت و فراهم نمودن وسایل زندگی و آسایش از خانه و همسر و خوراک و پوشاک و امثال آن ، و دفع ضرر و فرار از چیزهایی است که در سعادت زندگی او خلل وارد می سازد، و این همیشه و در همه افراد بشر به طور یکسان وجود دارد، و از فطریات غیر قابل تغییر است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال احساس فال احساس فال حافظ فال حافظ فال انبیا فال انبیا