لغت نامه دهخدا
ابن بازیار. [ اِ ن ُ ] ( اِخ ) محمدبن عبداﷲبن عمربن بازیار منجم. شاگردحبش بن عبداﷲ. او را در فن خود تألیفات چند است ، ازجمله : کتاب الاهویه. کتاب الزیج. کتاب القرانات و تحویل سنی العالم. کتاب الموالید و تحویل سنیها. و حبش بن عبداﷲ استاد محمدبن عبداﷲ بازیار در نیمه اول قرن سیم هجری میزیست و معاصر با مأمون و معتصم خلیفه است.